شرایط این است ( 3 )
|
|
همیشه در آغاز یک اتفاق یا یک فرایند جدید عادت داشته ام از خودم بپرسم بالاخره آخرش چه می شود ? همین کنجکاوی نسبت به آخر کار مرا وا می دارد که پی گیر تمام جزییاتش و همه آن چیزهایی که به نوعی به آن مربوط می شود باشم .
بالاخره پی گیری این موضوع ها اگر نتیجه ای دلخواه برای من و هموطنان من نداشته باشد ، کار بی ارزشی هم نیست و بالاخره باید گفت از سایر کارها یا اموری که در حال حاضر انجام می گیرد ارزش بیشتری یا ارزش های بیشتر و حتی بسیار بیشتری دارد .
خیلی از اوقات تجربه های گذشته نشان می دهد که چه اتفاق یا اتفاق هایی می تواند رخ بدهد و به خصوص در سیاست و اقتصاد ، تجربه های همسان و تکرار شونده ای وجود دارد که اگر به منافع امروز ( هر چه که باشد ) به صورت مجرد و مجزا نگاه نکنیم ، حتما راه فردا نشان مان می دهد .
و اما لجبازی یا غرور و یا نیاز به بقا یا حتی بنا کردن ستون های باورهای جمعی بر گذشته ای ناپایدار ، به ويژه بر ادعاها و شعارهایی که دیگر به یک فاجعه بدل شده اند چرا که تکرار ها از همان حد ناچیز کارایی هایشان کاسته است ، اشتباه مطلق ماست حال با فرض آن که به " عمد " گذشته را فراموش کنیم آيا نشانه های امروز را هم می توان نادیده گرفت ?
در دو متن قبلی ام به همین نام " شرایط این است " به نشانه های راهگشایی که حالا می باید مورد توجه قرار بگیرند اشاره داشتم ؛ آب ! ، اشتغال ، نرخ تورم و بیکاری بالا ، افزایش مهاجرت ها که به نوعی فرار از مواجهه با واقعیت ها و مشکلات محسوب می شود و ... موضوع هایی هستند که می باید مورد توجه قرار گیرند . باور دارم شرایط بسیار دشوارتر و غیر قابل پیش بینی تر از همیشه است پس هوشمندی بسیار بیش تری نیز می طلبد تا آن چه باید بشود ، صورت بگیرد و نه آن چه به خواست مغرضان رخ می دهد .
باز هم اشاره می کنم : بیایید همه ما به وظايف مان عمل کنیم ، همدل و همسو باشیم ، با هم باشیم ، هوشیاری مان را حفظ کنیم و با درک متقابل از شرایط نگذاریم سرنوشتی مشابه گذشته در دوره های تاریخی قبلی این سرزمین داشته باشیم .
نظرات شما عزیزان:
|
شنبه 23 تير 1397برچسب:,
|
|
|
|
|